خدا ما رو برای هم نمی خواست / فقط می خواست همو فهمیده باشیم
بدونیم نیمه ما ، مال ما نیست / فقط خواست نیمه مون و دیده باشیم
تموم لحظه های این تب تلخ / خدا از حسرت ما با خبر بود
خودش ما رو برای هم نمی خواست / خودت دیدی دعامون بی اثر بود . . .
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش !
همین بس که :
نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی،
مثل خودکشی است ،با تیغِ کُند.
می گویند: شاد بنویس. نوشته هایت درد دارند!
و من یاد مردی می افتم
که با کمانچه اش
گوشه خیابان شاد میزد … اما با چشمهای خیس …